عزاداری از افضل قربات است؛ یعنی موجب قرب است، چه گریه کنند، چه بگریانند و چه خودشان را به حالت تباکی بزنند.
عزاداری موجب تقویت بُعد حسینی و تضعیف بُعد یزیدی انسان میشود. بُعد حسینی، عقل درون ماست و بُعد یزیدی، نفس اماره ماست. عزاداری مصداق بارز ایمان است. ایمان وقتی شکل میگیرد که آمیخته با احساسات باشد. عزاداری میتواند معرفتهای ما را نهادینه کند. موجب میشود آگاهیهای ما با جان ما عجین شود و فقط در ذهن ما باقی نماند.
هر کاری عارفانه اش ارزش دارد. وقتی اشک و عزاداری ما با معرفت خواهد بود که ما برای عزاداری موضوعیت قائل نباشیم و بدانیم که عزاداری طریقیت دارد؛ یعنی مقدمه مباحث دیگری است، یعنی خودش هدف نیست، بلکه مقدمه رسیدن به هدف است؛ همانند نماز که به منظور ذکر و یاد خدا خوانده میشود.
امام حسین (ع) دوست دارند که ما با بصیرت حرکت کنیم و مجالس عزاداری باید با بصیرت و معرفت باشد. عزاداری باید با اهداف امام حسین (ع) همسو باشد و در مسیر تحقق این اهداف کمک کننده باشد.
امام حسین (ع) معلم ما هستند. «یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَةَ» باید دانش و معرفت ما در مجالس حسینی افزایش پیدا کند و همه اعم از سخنران، هیئت و مداح وظیفه دارند در این جهت تلاش کنند.
مجلس امام حسین (ع) البته میتواند رسالتهای دیگری هم داشته باشد. امام حسین (ع) طبیب النفوس هستند و مرضهای جهالت، حسادت و نفاق ما را درمان میکنند و مرضهایی که در زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی داریم، باید درمان شود و این موارد نیاز به معرفت دارد و این مهم به معرفت و هم افزایی مداح و سخنران نیاز دارد.
کار امام، هدایت است و خونشان را برای نجات انسانها و هدایت آنها بخشیدند. هدف همه معصومین (ع)، نجات افراد از جهالت و هدایت افراد به سمت حیات طیبه است. عزاداری باید در این راستا باشد؛ بنابراین ظرفیت عزاداری برای معرفت افزایی ظرفیت بی بدیلی است و از هر کلاس درسی به شرط اینکه همه دست به دست هم بدهند، مفیدتر خواهد بود.
عزاداری امام زمان پسند هم همین است. در روایات هم بر معرفت تأکید شده است. «من اتی قبر الحسین علیه السلام عارفا بحقه کتبه الله فی اعلی علیین»؛ کسی که به زیارت ابی عبدا... میرود، در حالی که عارف به حق امام حسین (ع) است، خدا او را در بالاترین جای بهشت قرار میدهد.